خطر
بزرگي كه سوءظن دارد اين است كه بعض اوقات موجب تفسيقميشود يعني آن سوءظنش، آن
وسوسهي فكريش طرف را بد جلوه ميدهد. وقتي تفسيق آمد تكفير ميآيد و وقتي تكفير
آمد جواز قتل يا وجوب قتل ميآيد. بعض اوقات ميبينيم جوان متدين است، انقلابي است
اما سوءظنش تفسيق آورده است حتي به علما و بزرگان تكفير جواز قتل يا وجوب قتل
آورده است عالم بزرگي را كشته است به خاطر سوءظن كه داشته است. خيال نكنيد كه وضع
عادي است. اين سوءظن كه از وسوسهي فكري سرچشمه ميگيرد بعض اوقات به يك ديوانگيهاي
عجيبي ميرسد. مخصوصاً اگر سوءظن در خانه پيدا بشود و مثل اينكه آقا به خانمش
سوءظن دارد العياذبالله، گناهش خلي بزرگ است. ملاً مردي در كوچه سرفه ميكند آقا
سوءظن پيدا ميكند و به خانم ميگويد اين با تو بود. يك ديوانهي به تمام معني ميشود.
يا مثلاً آقا در صف نانوايي معطّل شده است زن در خانه ميگويد به خانهي زن دوم
رفت. وقتي ميآيد دادش بلند كه كجا بودي يك ديوانگي به تمام معني.
در
بين مردم مشهور است و نظير آن را در بين انسانها فراوان ديدم. ميگويند يك زن و
شوهري روي پشت بام خوابيده بودند. ميدانيد كه كهكشان راه شيري مثل يك راه رو به
قبله در آسمان نمايان است و در بين مردم مشهور است به راه مكه. مرد از زن پرسيد
اين چيست؟ زن جوا ب داد ميگويند راه مكه است و اگر حاجيها راه را گم كنند از اين
راه پيدا ميكنند. با شنيدن اين جواب بلند شد و با تازيانه به اين زن حمله كرد كه
معلوم ميشود زير سرت بلند است! معلوم ميشود يك فكر داري مرا اينجا خواباندي تا
حاجيها بيايند مرا بكشند و تو شوهر دوم كني! ممكن است اين واقعيت نداشته باشد اما
يك آقايي به من ميگفت كه يك كسي كه وسوسهي فكري داشت و خانمش هم وسوسهي فكري
عملي هر دو آمده بودند نزد من. رو كردم به خانم كه وسوسهي عملي در طهارت و نجاست
داشت. گفتم توي وسواسي اگر شش ماه حرف مرا بشنوي و بياعتنايي بكني ريشهي اين
وسوسهگري از دل تو كنده ميشود. ديدم شوهر اين زن يك حال عجيي پيدا كرد و حاضر
نشد كه من طبابت وسوسهي همسرش را كنم بلند شد و رفت. بعد از مدتي يك تلفن كرد و
گفت فهميدم به خانم من چه گفتي! گفتي خانم برو طلاقت را بگير بيا به من شوهر كن.
شش ماه اگر زير نظر من باشي خوبت ميكنم! يك ديوانهي به تمام معني كه نظيرش زياد
است. زن سوءظن به شوهر دارد يا مرد به خانمش سوءظن دارد دست او را كج ميداند، اگر
مثلاً يك اسكناس از جيب او گم شود و يا خرج كند و فراموش كند به گردن خانم ميگذارد
اول دزدش ميداند، اول جنايتكارش ميداند و بالاخره اول بيعفتش ميداند و بعض
اوقات هم بيحيايي به آنجا ميرسد كه به رو ميآورد. همچنين خانم چنين برخوردهايي
با شوهر ميكند. گناه به اندازهاي بزرگ است كه قرآن ميفرمايد:
« لا تقف ما ليس به علم إن السمع و البصر و الفؤاد
كل اولئك كان عنه مسئولاً».[1]
اي
انسان! بيعلم حرف نزن متابعت از مظنّه نكن؛ سوءظن به ديگران نداشته بش. زيرا اين
سوءظنها، اين گمانها، اين گفتهها، اين افكار غلط در روز قيامت از گوش تو، از چشم
تو، از زبان تو و حتي از دل تو سؤال ميشود و دل تو عليه تو شهادت ميدهد؛ اعضاء و
جوارح تو عليه تو شهادت ميدهند. يعني يك آقا سوءظن دارد به خانمش اما تودار است
حرفش را ميخورد به خانمش نميگويد؛ به كسي نميگويد همين را در روز قيامت ميآورند
محشر و دلش عليه او شهادت ميدهد ميگويد تو بودي كه به خانمت گمان بد بردي چرا؟
مگر اسلام نگفته بود گمان بد نبريد؟ مسلمان بايد پيروي از علم كند نه مظنّه و
گمان؛ به ظن و تخمين. آدمهاي سوءظني مسلمان حقيقي نيستند. قرآن ميفرمايد:
«و ظننتم ظن السوء و كنتم قوماً
بوراً»[2]
آن
ملتي كه هلاك ميشود، دنيا و آخرتش نابود ميشود، آن ملتي ات كه به يكديگر سوءظن
داشته باشند. و اتفاقاً يكي از مصيبتهائي كه در انقلاب پيدا شده است. مخصوصاً در
ميان حزباللهيها همين سوءظنهاست كه نودونه درصد آنها مطابق واقع نيست. مرگ
برآن كسي كه مثل ابريشم در منظنهي خودش، در تخمين خودش، در گمان غلط خودش ميتند
تا خفه شود. من تقاضا دارم اگر مردي در مجلس ما، زني در مجلس ما سوءظني باشد اين
آيه را هميشه در نظر داشته باشد كه هر گاه گمان بد د رذهنش آمد بگويد خدا گفته
است:
«قتل الخراصون الذين هم في غمره ساهون»[3]
مرگ
بر كساني كه در مظنهي خود، سوءظن خود، گمان خود نظير كرمابريشم ميتنند تا خفه
شوند. روايت است كه پيغمبر اكرم(ص) به كعبه نگاه كردند و گفتند كه اي كعبه تو خيلي
احترام داري اما احترام به مؤمن از تو هم بيشتر است براي اينكه خدا حرام كرده است
از تو يك چيز را ولي مؤمن سه چيز را:خدا حرام كرده است براي مؤمن كه كسي او را
بكشد و يا مال او را ببرد و حق ندارد كسي سوءظن به مؤمني ببرد.[4] شما را بهخدا
قسم ببينيد پيغمبر اكرم(ص) آدمكشي و مالمردم خوري و سوءظن را كنار يكديگر قرار
داده است. معلوم ميشود خيلي گناه بزرگي است مخرب خانه است. خداي ناكرده اگر شما
سوءظن به خانم خود داشته باشي و يك جمله به خانم عفيفت بگوئي معلوم است كه خانم هر
چه هم گذشت داشته باشد اين جمله از دلش بيرون نميرود. معلوم است اگر به يك خانم
عفيفي راجع به عفتش يك جمله بگويند اين جمله نه تنها محبت را از بين ميبرد بلكه
درخت نفرت را در دل اين خانم ميكارد. همچنين خانمها. يادم نميرود يك خانم
سوءظني كه شوهرش گفته بود من امشب كار پيدا كردم و مجبور شدم يكساعت دوساعت اضافهكار
كنم. اضافهكار براي كي؟براي همين خانم. براي زن و بچه. ميگويد بعد از انجام
اضافهكار خسته و كوبيده با يك غذاي لذيذي كه به من دادند و نخوردم تا به منزل
ببرم و با خانواده بخورم آمدم خانه در زدم آمد در را بازكرد و يك پرخاشگري كرد و
گفت برو آنجا كه اول شب بودي. گفتم چشم. از آنجا رفتم هتل غذا را خوردم. فردا
صبح يك خانه اجاره كردم و با سفارش به اين و آن در همان فردا يك زن گرفتم و تشكيل
خانواده دادم. حدود يك هفته پيش آن زن بودم بعد آمدم خانه گفتم خانم! رفتم آنجا
كه گفتي ديگر از اين به بعد يك شب مال تو يك شب مال او اگر ميخواهي يك شب را
بيايم و اگر نميخواهي دو شبش مال او. تمام شد.
بله
يكدفعه شوهر پايش ميرود روي بيل و آنچه نبايد بكند ميكند. بعض اوقات ميبينيم
خانم يك سوءظنهائي دارد؛ يك حرفهائي ميبافد كه معلوم ميشود عقل او كشش اين
حرفها را ندارد پس كي كشش دارد؟
«ان الشيطين ليوحون الي اوليائهم
ليجادلوكم و ان اطعتموهم انكم لمشركون»[5]
شيطان
ميآيد وحي ميكند؛ الهام ميكند ميگويد اينجوري كن؛ اين كار را بكن. خانهتان
را به اين مزخرفات خراب نكنيد محبت شوهر را به اين چيزها بيهوده از بين نبريد
مخصوصاً به آقايان سفارش ميكنم. زيرا اگر خداي ناكرده مردي سوءظن به همسرش پيدا
كند گناه خيلي بزرگ است. از زن همگناه است ولي زن نسبت به حرام نميدهد ميگويد
رفتي يك زن دوم گرفتي اما مرد اگ رنسبت بدهد تعزيز ميشود. بعني اگر سوءظن داشته
باشد و اين سوءظن را به خانمش بگويد، اگر براي حاكم شرع اثبات شود ميتواند از 25
تا 79 تازيانه به او بزند. مگر ميشود مرد سوءظن به خانمش پيدا كند؟ گناه بزرگ
ياست. اين همان است كه قرآن ميفرمايد مرگ بر تو.
بنابراين
در خانه سوءظن نداشته باشيد خارج از خانه هم نبايد سوءظن داشته باشيد. مخصوصاً اين
را به خانمها سفارش ميكنم. بعض اوقات يك سوءظن موجب ميشود براي تجسس، و تجسس
گناهش خيلي بزرگ است. گناه بهاندازهاي بزرگ است كه پيغمبر اكرم(ص) روي منبر ميفرمود
اي كساني كه ايمانهاي شما زباني است نه قلبي! تجسس نكنيد زيرا اگر در كار و امور
مردم تجسس كرديد خدا شما را افتضاح ميكند ولو اينكه خيلي عاقل و تودار باشيد.
سوءظن به ديگران موجب تجسس ميشود. اگر تجسس كرديد بعض اوقات موجب يك كارهاي زشتي
ميشود. مثلاً خانم در خانهاش ايستاده است ميبيند يك جواني به خانهي همسايه
رفت. خوب اگر اين خانم مسلمان باشد بايد بگويد كه از اقوام اوست و كار دارد. اما
ارگ تجسس كرد و خداي ناكرده مردم راپشت در خانه جمع كرد و خداي ناكرده كار به جاي
باريك رسيد، منجر به طلاق شد، منجر به بيچارگي و بيسرپرستي بچهها شد،منجر به از
بين رفتن دو طائفه شد اين خانمي كه اين كار را كرده چهقدر گناه كرده است؟ امام
حسين(ع) ميفرمود اگر يك كسي رگهايش را از بدنش بيرون بكشند گناهش كمتر از اين
است كه جدائي بين او وشوهرش، يا بين او و زنش بيندازد. بعض اوقات بهعنوان مقدس
يعني مقدس مآبي و خشكمقدسي تجسس ميكند؛ خبر ميدهد؛ اين طرف و آن طرف مردم را
اطراف خانهياو جمع ميكند يعني يك رسوائي پيدا ميشود و آبروي دو طايفه ميرود و
خداي ناكرده منجر به طلاق ميشود براي اينكه اين آقا ميخواسته حزباللهي عمل كند
در حاليكه اين حزبالشيطاني است حزباللهي اين است كه:
«ضع امر
اخيك علي احسنه»[6]
پيغمبراكرم
بارها و بارها سفارش ميكرد كه هميشه براي برادر مؤمنت، خواهر مؤمنت توجيهگر باش.
حتي در روايتي پيغمبر اكرم(ص) ميفرمايد براي مؤمن محمل درست كن. محمل بعدي، محمل
بعدي ميفرمايد هفتاد توجيه براي او بكن اگر نتوانستي ديگر محمل درست كني بگو چقدر
من مسلمان بدي هستم كه نميتوانم محمل درست كنم و كار مسلمان را توجيه كنم. آيا ما
اينگونهايم؟ سفارش من به شما پامنبريها، شما مقدسها، شما نخبههاي قم اين است
كه پيغمبر(ص) ميخواهد شما تجسس نكنيد. آقا ميگردد اين طرف و آن طرف يك سوژه درست
كند و در ميان جمعيت ببرد و متأسفانه اين در همه جا شايع است و در همهي اقشار،
بازاري، سپاهي، بسيجي. آدمكشي نيست؛ رگها را از بدن بيرون كشيدن است. چرا بايد
سوءظن داشته باشيم؟چرا به اين جنله كه پيغمبر(ص) فرمود،اميرالمؤمنين(ع) فرمود،
اين جملهاي كه غالب ائمه طاهرين(ع) از جمله امام صادق(ع) فرمودد كه: «وضع امر اخيك علي احسنه»
چرا به اين دستور عمل نميكنيم؟چرا بهجاي سوءظن حسنظن نداريم؟
سوءظن
ا زكجا سرچشمه ميگيرد؟ دل وقتي منجلاب شد بوي بد ميدهد؛ سوءظني ميشود. حسنظن
از كجا سرچشمه ميگيرد؟ از دل سالم. دل وقتي پاك بود خودش پاك است، ديگران را هم
پاك ميداند. و وقتي خودش ناپاك شد ديگران را هم ناپاك ميداند.
اين
درد بزرگي است اما درمان آن آسان است و آن بياعتنائي است. وقتي يك چيزي ازخانمت
ديدي و توجيه خوب كردي و اعنتا به فكرت نكردي، در دهان شيطان زدي، خواه ناخواه
شيطان كنار ميرود. امام صادق(ع) فرمود در
دهان اين خبيث بزنيد. وقتي زدي، عادتش ندادي ميرود. اما اگر عادت و اهميتش دادي و توجيه غلط كردي، بلكه به زبان
آوردي كمكم اين وسوسهي فكري ميرسد به آنجا
كه يك ديوانه بهتمام معني ميشود. بنابراين درد بزرگ است اما مداوا آسان.
درد، سرطاني است؛ دنيا و آخرت را از بين ميبرد. اما همه كس ميتواند مداوا كند و
آن بياعتنائي، اهميت ندادن به سوءظنها و گمانهاست.
«ان الظن لا يغني من الحق شيئاً»[7]
قرآن
ميگويد ظن و تخمين يك ذره كاربرد ندارند. اگر تو از آن كار گرفتي عمل به قرآن
نكردي و بدان پشتپا به قرآن زدي.
پي نوشت ها:
[1]. سورۀ اسراء آيه36 ترجمه: و هرگز آنچه علو و اطمينان نداري دنبال مكن
(بي تحقيق در پي سخن مرو و كسي را نيك و بد مخواه و از احدي نكوهش وستايش روا مدار
و به كسي ظن بد مبر) كه (در پيشگاه خدا) چشم و گوش و دل همه مسئولند.
[2]. سورۀ
فتح آيه 12 ترجمه:و بسيار گمان بد و انديشۀ باطلي كرديد و مردمي در خور قبر و
هلاك بوديد.
[3]. سورۀ ذاريات آيه10 و11 ترجمه: كشته و نابود آن كسي كه بناي كارش بر
گمان و تخمين است آنانكه در ضلالت و غفلت زيستند.
[4]. بحار
ج 67 ص 71.
[5]. سورۀ انعام
آيه 121 ترجمه: شياطين سخت به دوستان خود وسوسه كنند تا با شما به جدال و منازعه
برخيزند و اگر از آنها پيروي
كنيد مانند آنان مشرك خواهيد شد.
[6].
بحارالانوار جلد 75 صفحه 169 ترجمه: كار برادر خود را بر بهترين وجه آن قرار بده.
[7]. سورۀ
نجم آيه28 ترجمه: ظن و گمان در فهم حق و حقيقت سودي ندارد.